استاد حسن بنا در ٢٣ بهمن ١٣٢٧ ترور شد در حالی که امّت اسلامی شدیداً به او نیازمند بود. با شهادت او جماعتش وارد مصیبت دشوار و طولانی شد؛ امّا مردان این دعوت به فضل الهی نه سستی و ناتوانی به خرج دادند و نه تسلیم شدند. روزی که خون این امام شهید در بزرگترین خیابان قاهره بر زمین ریخته شد و مردم از تشییع جنازهاش منع شدند و پیکر پاکش به دست زنان خانوادهاش حمل شد، تأثیر آن روز بیش از هزار خطبه و هزار حلقهی درس بود؛ چنان که شهید سید قطب میگوید: کلمات ما عروسانی از شمع هستند که اگر در راه آن کشته شویم روح در آن دمیده میشود و ماندگار میشوند.
مردی که استعمار غربی صهیونیستی را به وحشت انداخته بود و چنان که اعلام کرده بود در رأس هزاران نفر از یارانش عازم جهاد در فلسطین بود، بایست از صحنه برداشته میشد تا استعمار جهانی شانس بیشتری برای ماندن داشته باشد؛ تا اشغال خاک فلسطین برای صهیونیسم جهانی و دیگران ممکن شود... تا نقشهی منطقهی عربی و جهان اسلام آن گونه که استعمار و دار و دستهاش ترسیم کرده بودند اجرا شود... تا راه برای کودتاهای نظامی پیاپی باز شود و نظامیان با آتش و آهن سرنوشت جهان عرب را در دست گیرند.
امام بنا در حالی به شهادت رسید که دنیا بیارزشترین چیز در نزد وی بود؛ امامی که عبادت خاشعانه و شبزندهداری و سفرهای پیاپی در راه خدا اندامش را لاغر کرده بود؛ منبرها در تمام شهرها و روستاهای مصر با او آشنا بودند؛ با صدای پرصلابت خود امت را به سوی اسلام راهنمایی میکرد و دلها را به هم پیوند میداد. با با انبوهی از جوانان بیداری اسلامی و کسانی که دلهایشان سرشار از محبّت اسلام بود با مادّهگرایی و بیدینی و اقسام استعمار مبارزه کرد. به همین خاطر وقتی از دنیا رفت فرشتگان او را تشییع میکردند و تابوت او بر دوش دخترانش حمل میشد و از ترس تروریستها کسی نتوانست بر او بگرید. در سن چهل و سه سالگی در حالی از دنیا رفت که هیچ دارایی مادّی از خود بر جای نگذاشته بود.
به یاد کاروان قهرمانان و شهدا و رادمردان میگوییم: کور خوانده است کسی که میپندارد آلات سرکوب و فشار میتواند جریان اسلامی را متوقف کند؛ چنین برداشت نادرستی بر این دعوت صدق نمیکند؛ این آیین خداست و مؤمنان در ترک و شانه خالی کردن از آن عذر و بهانهای ندارند. این دعوت باید از جایی آغاز شود که دشمنان و مانعتراشان به فکرشان هم خطور نمیکند و از آنجا به سرانجامش برسد.
این دعوت اسلام در قرن بیستم است که حسن البنا آن معلّم فقیر پرچمش را در دست گرفت؛ قدم در راه رسول خدا گذاشت و جماعت اخوانالمسلمین را بنیان نهاد. جماعتی که توانست تندبادها را درنوردد و با وجود دشواریها و بلایا ثابتقدم بماند.
خداوند امام شهید حسن البنا و مؤسس این جماعت و نظریهپرداز دعوت اسلامی را در سایهی رحمتش جای دهد، به او پاداش خیر عنایت کند و در زمرهی صالحان قرار دهد؛ در سایهی عرش الهی، در منزلتی راستین، در پیشگاه فرمانروای توانا.
نظرات